عطر رازقی

  • خانه 
  • عطر رازقی 
  • تماس  
  • ورود 

سلام بر حسین زهرا

07 مهر 1396 توسط ندا شهرياري مقدم

​اگر یزید از امام‌حسین‌(ع) تقاضای بیعت نمی‌کرد، آیا باز هم آن حضرت قیام می‌‌کرد؟
پرسش و پاسخ درباره قیام امام حسین (ع)
بی‌شک یزد با شخصیت و با جهت‌گیری‌های سیاسی خاصی که داشت، هرگز امام‌حسین (ع) در مقابل اعمال او ساکت و آرام نمی‌نشست، کما ‌این که در یکی از سخنرانی‌های خودش که در آغاز حرکت دارد فرمود: من از زبان رسول‌خدا شنیدم که هر کسی پادشاه ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام کرده و«ونا منشأ لا حد الله» عهد خدا را شکسته است و بر علیه او برنخیزد، خداوند او را با آن ظالم مشهور می کند. بنابراین در فرهنگ ابا عبدالله سازشکاری با شخصی مثل یزید محال بود.امام قطعاً درمقابل یزید مقاومت می‌کند.«من مرا تا سلطاناً بی اورمتهل حرام الله»

آیا یزید قصد کشتن امام‌حسین‌(ع) را داشت یا فقط بیعت آن حضرت را می‌خواست؟
آن چه که مشخص و مسلم است، در مدینه بیعت می‌خواست اما در زمانی که ا مام‌حسین‌(ع) در مجلس ولید آمد، امام حسین (ع)‌ با زیرکی و ترفند خاصی فرمود که مسئله را به فردا بگذارید تا مردم هم باشند، من می دانم که دوست نداری که این جا در شهر وقتی کسی نیست با تو بیعت کنم، بگذار فردا باشد.اما مروان متوجه شد و گفت اگر حسین از مجلس بیرون برود، نه او را خواهی یافت و نه او بیعت خواهد کرد. پس او را در همین‌جا به قتل برسان.امام با زیرکی خاصی از قبل کسانی را اطراف دارالعماره قرار داده بود و گفته بود تا صدای من بلند شد بریزید در آن‌جا. وقتی آن‌ها ریختند،عوامل یزید هیچ اقدامی نمی‌توانستند بکنند.

امّا امام در مکه زمانی که قصد طواف دارد، متوجه می‌شود که مأمورانی از طرف یزید قصد کشتنش را دارند،‌ زیر احرام شمشیر بسته‌اند و چون امام نمی‌خواست حرمت خانه خدا شکسته شود، در این حال امام فرمود: من از خانه کعبه دور می‌شوم، و اگر قرار است خونم ریخته شود، اگر یک‌ وجب هم دور از خانه خدا باشد بهتر است. حضرت اباعبدالله نخواست حرمت خانه خدا شکسته شود.

 نظر دهید »

وصیت نامه شهید حججی

07 مهر 1396 توسط ندا شهرياري مقدم

​🌷وصیت‌نامه شهید محسن حججی🌷
بسم الله النور…
صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک”
وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون
هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جدیده عالم دوام ما…
چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود…نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم…نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم…به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم…
نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند… نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد…
بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است…
عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام… و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم…
خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم…
چشم امیدم فقط به کرمخدا و اهلبیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند…
که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین…
اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید…
اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند…

همسر عزیزم زهرا جانم
اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرتزینب شد…
مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان… حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید.

پدر عزیزم
همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد…
داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست… پس صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود…

مادر عزیزم
ام البنین علیهاالسلام 4جوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد.
حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید…

برادر عزیزم
اگر روزی مرا در لباس شهادت دیدی آن لحظه ایی را به یاد بیاور که اباعبدالله بر بالین عباس ابن علی حاضر شد و داغ برادر کمرش را خم کرد…
مبادا ناسپاسی کنی، مبادا به هدیه ایی که تقدیم اسلام کرده اید شک بیاورید…

خواهران خوبم
لحظه ی وداع با شما و مادرم و پدرم مرا به یاد آن لحظه ایی انداخت که اهل حرم حضرت علی اکبر را راهی میدان جنگ می کردند؛ پس اگر من هم رو سفید شدم غم و غصه و اشک و ناله خود را فدای علی اکبر کنید و مبادا داغ خود را از داغ دل اهلحرم بیشتر بدانید…

پسر عزیزم، علی جان…
ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم… سعی کن راه مرا ادامه بدهی… سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به شهادت ختم شود…

پدر و مادر همسر عزیزم…
همیشه شما را همچون پدر و مادر واقعی خودم می دانستم و خوشحال ام که سرنوشتم با حضور در خانواده شما رقم خورد…
به شما هم جز صبر و تحمل چیز دیگری سفارش نمی کنم، همیشه یاد داشته باشید علی اکبر حسین هم تازه داماد کربلا بود…
از همه میخوام این رو سیاه را حلال کنید، اگر حقی از کسی ضایع کردم، اگر غیبتی پشت سر کسی کردم، اگر دلی را رنجاندم، اگر گناهی از من سر زد؛ حلالم کنید…
اگر شهید شدم تا جایی که اجازه داشته باشم؛ شفیعتان خواهم بود.

اما چند وصیت کلی:
از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق امامزمان است.
از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید…همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:
غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…

از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید…

 نظر دهید »

الهی به حرمت ششم محرم روزحضرت قاسم تمام مشکلات گرفتاری ها مریضی ها ازشماوخانواده تون دور بشه وبواسطه حضرت قاسم حاجت بگیرید چهارشنبه تون آرام

05 مهر 1396 توسط ندا شهرياري مقدم

الهی
به حرمت ششم محرم
روزحضرت قاسم
تمام مشکلات
گرفتاری ها
مریضی ها
ازشماوخانواده تون دور بشه
وبواسطه حضرت
قاسم حاجت بگیرید

چهارشنبه تون آرام

 نظر دهید »

آقا محسن جایت خالیست در بین صفوف هییتها

31 شهریور 1396 توسط ندا شهرياري مقدم

​در بین صفوفِ
هیئتےها ،خالیست

جاییست میان روضہ
هرشب خالیست

امسال میانِ
سینہ زن هاے حسین

جاےِ مدافعانِ
زینب♥️خالیستـ…

#شهید_محسن_حججے💚

 نظر دهید »

خبری که اقای قالی باف دیشب به مادر شهید دادن

31 شهریور 1396 توسط ندا شهرياري مقدم

​خبری که محمدباقر قالیباف بعداز 34سال به مادر شهیدی داد
 محمد باقر قالیباف شب گذشته با حضور در خانه شهید مفقودالاثر حسین مهاجر، خبر بازگشت پیکر مطهرش را بعد از 34 سال به ایران به مادر بزرگوارش اعلام کرد.

صفحه منتسب به محمد باقر قالیباف در این باره نوشت:

“مادرش چند سال پیش از من پرسید: «آقا باقر مطمئنی پسرم شهید شده؟ آخر هر بار که تلفن زنگ می‌زند یا در خانه را می‌زنند، منتظر شنیدن خبری از او هستم.» سرم را زیر انداختم و سکوت کردم. مادر می‌خواست پیکر مطهر پسرش را ببیند.
حسین و محسن را با یتیمی بزرگ کرده بود. محسن که برادر کوچکتر بود، در عملیات مسلم ابن عقیل شهید شد و پیکر‌ پاکش در منطقه ماند و بازنگشت.
از آن به بعد، مادر بود و حسین، پسر بزرگش. یک ماه از عقد حسین نمی‌گذشت که من و شهید چراغچی و یکی دیگر از دوستان برای خداحافظی به در منزلش رفتیم، رهایمان نکرد و هرچه اصرار کردیم که «برادر من، شما تازه عقد کرده‌ای، بیشتر بمان و بعداً بیا» قبول نکرد و با ما راهی شد؛ در عملیات خیبر شرکت کرد و دیگر بازنگشت.
امشب بعد از سی و‌ چهار سال، در هفته دفاع مقدس و یک شب مانده به محرم، همراه با چند نفر از دوستان به منزل مادر رفتیم تا به او خبر بازگشت حسین را بدهیم.
مادر، نیمه‌شب به دیدار پیکر‌ پاک فرزندش می‌رود و تا پاسی از صبح با او خلوت می‌کند و از سختی‌های ایام فراق با او خواهد گفت؛ و فردا در مشهدالرضا این شهید عزیز، «حسین مهاجر» را تشییع خواهیم کرد.
خداوند بر درجات این شهید عزیز بیافزاید و سایه این مادر و سایر پدران و مادران شهدایمان را بر سرمان محفوظ بدارد".

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • ...
  • 76
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
  • ...
  • 80
  • ...
  • 81
  • 82
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

عطر رازقی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس